خاله جون چهار روزه بودی که همگی مون برای دیدنت اومدیم خونتون! نازگل من! تو اونروزها هم مثل حالا خیلی کم میخوابیدی و ما از هر فرصتی استفاده میکردیم که با نگاه کردنت لذت ببریم! تورو وسط میخوابوندیم و دورتادور مینشستیم و به پلک زدنت- نگاه کردنت -دستات -پاهات و کلا همه حرکاتت با شوق و ذوق نگاه میکردیم! آخه عزیز دلم تو با اومدنت کلی همگی مونو خوشحال کردی نازگل من وقتی که هنوز نوزاد بودی کف پاتو با انگشتم اندازه کردم ک کف پای تو به اندازه انگشت اشاره خاله زهره بود!اینم عکسش ببین چقدر کوچولو بودی !قربون اون پاهای قشنگت برم! ...